«فرماندهی سایبری آمریکا مأموریت خود را اجرا خواهد کرد و از خشونت و
افراطگرایی، خصوصاً در ناحیه تحت مسئولیت فرماندهی مرکزی آمریکا جلوگیری
میکنیم و تلاش میکنیم که فرماندهی عملیات ویژه آمریکا، بتواند به بهترین
شکل، به خواستههای خودش، دست پیدا کند. در حدود یک سال پیش، اشتون کارتر،
این موضوع را با صدور یک فرمان اجرایی تسهیل کرد. فرمان مذکور، به ما اجازه
میدهد تا گروههای مشخص حمایتی ایجاد کنیم.
تأثیرات سایبری را، میتوان در مقیاس قابلقبول و تطابقپذیری بالا، به دست
آورد، چنانچه شرکای مأموریتی، برنامهها، دسترسیها، تواناییها و
تاکتیکهای خود، برای رسیدن به هدفی خاص را به اشتراک بگذارند. فرماندهی
سایبری آمریکا، با همکاری مرکز ضد تروریسم ملی (NCTC) و بسیاری از
سازمانها و مؤسسات دیگر، از فرصتهای عملیاتی موجود نظیر عملیات ضد داعش،
برای افزایش اعتماد بین شرکای عملیاتی استفاده میکند.
فرماندهی سایبری آمریکا، انتظار دارد تا در سال 2018، در زمینههای مختلفی،
پیشرفت حاصل شود. این فرماندهی، ساخت نیروی مأموریت سایبری (CMF) را تکمیل
خواهد کرد و با همکاری وزارت دفاع آمریکا، نسبت به تجهیز این نیروها،
منابع و ساختار و دستورالعملهای فرماندهی و کنترل، توسعه و ارتقاء
سیاستها، طرحها و برنامهها، جنبههای عملیاتی و نیازمندیهای جنگی مشترک
و در سطح ملی، اقدام خواهد کرد.
فرماندهی سایبری آمریکا با همکاری جامعه اطلاعاتی و وزارت دفاع، به دنبال
رفع چالشهای فنی و سازمانی مرتبط با حمایت از عملیات تهاجمی، در سطوح
راهبردی، عملیاتی و فنی است. درنهایت، فرماندهی سایبری آمریکا، با شرکا و
متحدین، برای دفاع جمعی و فعالیتهای پاسخ سایبری همکاری خواهد کرد تا
گزینههایی را برای تصمیم سازان از مرحله قبل از بحران تا عملیات جنبشی و
کل مرحله درگیری ایجاد نماید.
دفاع از ملت در فضای سایبری، پیچیده است و این پیچیدگی، شامل هر دو مرحله
فنی و سیاستگذاری میشود. مشابه با فرماندهان مبارزاتی، فرماندهی سایبری
آمریکا، تنها مجاز است از رئیسجمهور دستور بگیرد و درصورتیکه رئیسجمهور
در دسترس نبود، این وظیفه به وزارت دفاع محول میشود که در برابر تهدیداتی
که علیه ملت وجود دارد و مصداق استفاده از زور هستند، تحت قوانین
بینالمللی اقدام نماید. نیروی مأموریت ملی سایبری (CNMF)، بر مقابله با
دشمنان و فعالیتهای خصمانه آنها علیه آمریکا در فضای سایبری و فراهم کردن
یک عملیات سایبری علیه متخاصمین، تمرکز دارند.
نیروهای مأموریتهای ملی سایبری، نیروهایی متشکل از تیمهای مأموریت ملی
(NMTs)، تیمهای حمایت ملی (NSTs) و تیمهای حفاظت سایبر ملی (N-CPTs)
هستند. با مشارکت آژانس امنیت ملی آمریکا، نیرویهای مأموریتهای ملی
سایبری، به تعقیب مهاجمان سایبری به آمریکا در فضای سایبری میپردازند که
این موضوع، آمریکا را قادر میسازد تا از حملات سایبری، به منافع آمریکا در
این فضا، جلوگیری نماید. نیروهای مأموریتهای ملی سایبری، با همکاری شرکای
عملیاتی، تواناییها و قابلیتهای موردنیاز برای مشارکت با سایر دولتها و
بخشهای خصوصی در زمینه مبارزه با تهدیدات سایبری را تمرین و تقویت خواهند
کرد.
فرماندهی سایبری آمریکا، تنها مدیریت سهمی از تلاشهای یک ملت را بر عهده
دارد که برای دفاع از زیرساختهای آمریکا موردنیاز است. فرماندهی سایبری
آمریکا به همراه آژانسها و نهادهای غیرنظامی برای حفاظت از زیرساختهای
ملی و حیاتی و برای آمادهسازی سناریوهایی که در آنها، عملکرد نیروهای
نظامی آمریکا احتمالاً موردنیاز باشد همکاری خواهند کرد. این فرماندهی،
همکاری خود با نیروهای ذخیره و گارد ملی را افزایش خواهد داد. در واقع،
عملکرد تیمهای پاسخ سایبری، تحت نظر سازمانهای حفاظتی، میتواند
تشکیلدهنده محدوده گستردهای از حمایتهای دولتی، محلی و نهادهای خصوصی
باشد که میتوانند بهصورت مستقل و تحت نظر مدیران خود، فعالیت کنند.
قوانین جدید برای تشویق اشتراکگذاری اطلاعات، همچنین به فرماندهی سایبری
آمریکا و وزارت دفاع اجازه خواهد داد تا بهصورت نزدیکتری با بخش خصوصی در
زمینه کاهش تهدیداتی فعالیت کنند که خارج از دولت و سامانههای نظامی قرار
دارند.
دولت فدرال، چارچوبی ایجاد کرده است که در آن، کانالهای رسمی، به
اشتراکگذاری اطلاعات بپردازند و راه را نیز برای شرکای بخش خصوصی در این
زمینه هموار کنند. درهرحال، وظیفه و نقش فرماندهی سایبری آمریکا در این
میدان هر چه باشد، من اکیداً اعلام میکنم که ما به قانون اساسی، برای
حفاظت از حریم خصوصی پایبندیم.
فرماندهی سایبری آمریکا، تلاشهای خود را در ماوراء چارچوب راهبرد سایبری
2015 وزارت دفاع آمریکا گسترش خواهد داد. وزارت دفاع، همانطوری که شما
میدانید تلاش گستردهای را برای حفظ اطلاعات و ایجاد یک فرهنگ امنیت
سایبری به کار بسته است. البته این کاری نیست که در یک یا دو سال، کامل شود
و به زمان نیاز دارد، هرچند منابع نامحدودی در اختیار باشد.
همچنین راهبرد بر مبنای تغییر زیرساختهای فرسوده، تقویت داشتهها در عین
افزایش قابلیتها و تربیت نیروهایی است که آگاهی بالایی در زمینه امنیت
سایبری داشته باشند. علاوه بر این، ما باید این موضوع را بدانیم که دشمنان
مصمم ما در این عرصه، ممکن است ما را دور بزنند هرچند که ما از بهترین
المانهای امنیتی بهرهبرداری کنیم. بنابراین، ما باید مهارتهای خود را
بسازیم و طرز فکر عملیاتیمان را ارتقا دهیم تا بتوانیم از شبکههایمان در
این میدان دفاع کنیم. این تلاشها، البته، به مهارتها، تمرکز و فعالیت
کسانی بستگی دارد که آموزشدیده هستند. فرماندهی سایبری آمریکا، از
کارشناسان آژانس امنیت ملی آمریکا، برای آموزش دادن نیروهای سایبری
بهرهبرداری میکند. این آژانس، در آموزش اپراتورهای بخشهای سایبری که بعد
از آموزش، به نیروی مأموریت سایبری میپیوندند پیشتاز است.
این چینش ترکیبی، با ازسرگیری مسئولیت آموزش نیروهای مأموریتهای سایبری،
در پایان سال 2018، به انتها نزدیک خواهد شد. فرماندهی سایبری آمریکا،
اقدام به تکمیل روشهایی کرده است تا نیازمندیها را تشخیص داده و
تواناییها را ارتقاء دهد.
این فرماندهی، بهصورت عمومی، به منابع آژانس امنیت ملی آمریکا، برای
بهکارگیری این ابزارها در چنین طرحهایی نیاز دارد، اما کنگره بهتازگی،
به فرماندهی سایبری آمریکا اجازه داده است تا پایان سال مالی 2021، سالانه
تا سقف 75 میلیون دلار اعتبار، برای بهکارگیری راهکارهایی به جهت توسعه
قابلیتهای خاص عملیات سایبری، اختصاص دهد. ما بهزودی، به کمیته، گزارشی
در مورد بهکارگیری این منابع، ارائه خواهیم داد.»
بدافزار فایربال در نفوذ خود به سراسر دنیا تاکنون توانسته است بیش از 250 میلیون رایانه شخصی شامل ویندوز و مک را آلوده کند.
این بدافزار دسترسی کامل به مرورگرهای قربانی را برای هکر ممکن ساخته و با استفاده از آن، هکر میتواند از سامانه قربانی جاسوسی کرده و دادههای وی را سرقت کند.
محققان امنیتی اعلام کردهاند، این بدافزار در کنار یک نرمافزار رایگان و قانونی قرار میگیرد تا بر روی سامانه کاربر نصب شود؛ پس از آلوده سازی، بدافزار بر روی مرورگرهای قربانی، افزونهای (Plugin) را نصب میکند که کنترل ترافیک وی را در اختیار میگیرد.
از دیگر اقدامهای این بدافزار تغییر موتور جستوجوگر پیشفرض به یک موتور جستوجوگر جعلی به نام trotux.com است. بدافزار در ظاهر از این موتور استفاده میکند ولی درواقع درخواستهای کاربر را از گوگل و یاهو گرفته و نمایش میدهد؛ بدین ترتیب بر ترافیک کاربر نظارت میکند.
بدافزار فایربال دارای قابلیتهای ضد شناسایی، نصب افزونه، سرور مدیریت مرکزی (C&C) است؛ همچنین این بدافزار تبلیغهای خود را نیز از این راه گسترش میدهد.
بیشترین کشورهای آلودهشده تاکنون شامل هند با 10.1 درصد، برزیل با 9.6 درصد و سپس مکزیک با 6.4 درصد آلودگی میشود.
با توجه به انتشار گسترده مطالبی در حمایت از تروریسم و نژادپرستی در
شبکههای اجتماعی آمریکایی، مقامات ارشد اجرایی انگلیس و فرانسه تصمیم
گرفتهاند تا در صورت عدم حذف سریع مطالب یادشده از توییتر و فیسبوک،
آنها را جریمه کنند.
ترزا می در سخنرانی تازه خود در آستانه سفر به پاریس و دیدار با ماکرون
تصریح کرده که وی و رئیسجمهور فرانسه قصد دارند جلوی گسترش فعالیتهای
تروریستی و جنایتکارانه را در اینترنت بگیرند و به همین منظور طرحهایی
بهمنظور برخورد قاطع حقوقی با شرکتهای فناوری که اقدامات مناسبی بهمنظور
حذف محتوای نامناسب از پلاتفورم های خود انجام نمیدهند، صورت خواهد گرفت.
فرانسه و انگلیس قصد دارند به همین منظور همکاریهای گستردهای با فیسبوک و
توییتر انجام دهند و از ابزار جدیدی برای شناسایی و حذف خودکار محتوای
نامناسب در شبکههای اجتماعی بهره بگیرند.
ترزا می قبلاً هم خواستار ابداع قوانینی برای محروم کردن تروریستها و
افراد تندرو از استفاده از فضای آنلاین و تبدیل آن به محلی ایمن شده بود و
از اینکه شرکتهای فناوری در این زمینه کاری انجام نمیدهند بهشدت گله
کرده بود.
چندی قبل مالکوم ترنبل نخستوزیر استرالیا هم از مدیران شبکههای اجتماعی
خواسته بود تا ضمن تقویت خدمات رمزگذاری شبکههای اجتماعی از تساهل به خرج
دادن در برابر فعالیت تندروها خودداری کنند.
در بسیاری موارد زندگی با وسایل دیجیتال آسانتر میشود، اما درعینحال
فشار کار هم با آن افزایش مییابد. میلیونها نفر به دلیل افزایش استفاده
از ابزارهای دیجیتال احساس میکنند که استرس و فشار زمانبر آنان نیز بیشتر
شده است.
نتیجه تحقیقی که به درخواست سندیکاهای کارگران و کارکنان آلمان انجامگرفته
است نشان میدهد که استفاده از وسایل و دستگاههای دیجیتال در محیط کار
اگرچه از فشار بدنی کار میکاهد، اما به فشار روحی میافزاید.
کارکنان از افزایش میزان کار و فشار برای انجام آن در مدتی کوتاهسخن
میگویند. آنها همچنین از مزاحمتها و عواملی که بهوسیله ابزار دیجیتال
ایجاد و موجب حواسپرتی در سرکار میشود شکوه کردهاند. نزدیک به 60 درصد
شاغلان در آلمان با وسایل دیجیتال کار میکنند.
این تحقیق در سال 2016 صورت گرفته و 6500 نفر از بخش خدمات در آن شرکت داشتهاند.
فضای سایبر (Cyberspace) عبارتی است که در دنیای اینترنت، رسانه و ارتباطات بسیار شنیده می شود. به نظر می رسد بکارگیری این اصطلاح در این زمینه و برای ارجاع به امور فنی به آن رنگ و بویی صرفا فنی و مکانیکی داده باشد. ملاحظه دقیق تر این اصطلاح نشان می دهد که این واقعیت، وجوه و جنبه های متنوعی از جمله خصلت های روانشناختی قابل توجه نیز دارد. در منابع موجود آمده است که: واژه سایبر از لغت یونانی Kybernetes به معنی سکاندار یا راهنما مشتق شده است. نخستین بار این اصطلاح "سایبرنتیک" توسط ریاضیدانی به نام نوربرت وینر Norbert Wiener در کتابی با عنوان "سایبرنتیک و کنترل در ارتباط بین حیوان و ماشین" در سال ۱۹۴۸ بکار برده شده است. سایبرنتیک علم مطالعه و کنترل مکانیزم ها در سیستم های انسانی، ماشینی (و کامپیوتر ها) است.
سایبر پیشوندی است برای توصیف یک شخص، یک شی، یک ایده و یا یک فضا که مربوط به دنیای کامپیوتر و اطلاعات است. در طی توسعه اینترنت واژه های ترکیبی بسیاری از این کلمه سایبر بوجود آمده است که به تعدادی از آنها اشاره می کنیم:
فضای سایبر(Cyberspace)، شهروند سایبر (Cybercitizen) ، پول سایبر ( Cybercash)، فرهنگ سایبر (Cyberculture)، راهنمایی فضای سایبر (CyberCoach) ، تجارت سایبر (Cyberbussiness) ، کانال سایبر (Cyberchannel) و ....
واژه "فضای سایبر" را نخستین بار ویلیام گیبسون William Gibson نویسنده داستان علمی تخیلی در کتاب نورومنسر Neuromancer در سال ۱۹۸۴ به کار برده است.
فضای سایبر در معنا به مجموعه هایی از ارتباطات درونی انسانها از طریق کامپیوتر و مسائل مخابراتی بدون در نظر گرفتن جغرافیای فیزیکی گفته می شود.
یک سیستم آنلاین نمونه ای از فضای سایبر است که کاربران آن می توانند از طریق ایمیل با یکدیگر ارتباط بر قرارکنند. بر خلاف فضای واقعی، در فضای سایبر نیاز به جابجایی های فیزیکی نیست و کلیه اعمال فقط از طریق فشردن کلیدها یاحرکات ماوس صورت می گیرد.
این عدم جابجایی فیزیکی، محققان را واداشت که به مطالعه برخی شباهت های فضای سایبر با حالت های نا هشیاری، بخصوص حالت های ذهنی ای که در رویا ها ظاهر می شوند، بپردازند.
آنان با الهام از گفته های یکی از رهبران بزرگ "ذن" به نام چانگ تزو (Chuang Tzu) برای تحقیقات خود در زمینه کشف شباهت هایی بین فضای سایبر و رویا بهره جسته اند. گفته می شود که:
"چانگ تزو شبی در خواب می بیند که یک پروانه شده است. وقتی بیدار می شود با خود می اندیشد: آیا من مردی هستم که خواب می بیند پروانه شده است، یا اینکه پروانه ای هستم که اکنون خواب می بیند یک"مرد" شده است."
روند کاری یک کاربر کامپیوتر در فضای سایبر دقیقا نوعی یکی شدن یا محو شدن در درون واقعیتی متفاوت یعنی واقعیتی مجازی که ورای قوانین و واقعیت های واقعی است. مانند یک رهبر ذن در هنگام مدیتیشن که با محیط اطراف خود به وحدت می رسد، کاربر کامپیوتر هم در هنگام کار در فضای مجازی با آن یکی می شود.
شما تقریبا بی حرکت و آرام می نشینید، چشمانتان روی پرده ای درخشان خیره می شود، اتاق کاملا تاریک است، تنها منبع نور در درون شما است و در حالیکه همه توجه و ذهنتان بر کلمات و تصاویر این پرده درخشان متمرکز است ، انگشتانتان کلیدهای کی بورد را می نوازد. در این لحظه دوست دارید با ذهنیات و تصورات خود یگانه شوید . مرز بین دنیای درون و بیرون تقریبا ناپدید می شود و دیگر گذر زمان معنایی ندارد.
البته این سناریوی هر روز کاربران کامپیوتر نیست. زیرا اغلب اوقات ما صرفا به جهت انجام کاری مشخص و بدون آنکه به درون جهان مجازی فرو رویم به صفحه کلید ضربه می زنیم اما اگر از استفاده های دم دستی کامپیوتر صرف نظر کنیم و از کاربران حرفه ایی و پروپاقرص کامپیوتر پرس و جو کنیم درخواهیم یافت که بسیاری از آن ها به راحتی لحظاتی را به یاد می آورند که گویی هیچ حائل و فاصله ای بین خود و کامپیوتر شان احساس نمی کردند.
در واقع می توان گفت که فضای سایبر گستره ایی از ذهن است که می تواند تمامی اشکال زندگی منطقی را بسط و معنا دهد. شما می توانید حالت های متنوع و متفاوت ذهنی را از قبیل تخیلات(خیالپردازی ها) خیالپروری ها، توهمات، حالات هیپنوتیستیک و سطوح گوناگونی از هوشیاری را در فضای مجازی تجربه کنید. تحت این چنین شرایط است که فضای سایبر همانند دنیای "رویا" می شود. دنیایی که وقتی ما به خواب فرو می رویم ، پدیدار می شود.
فضای سایبر را نمی توان تنها یک"بزرگ شاهراه اطلاعاتی" ساده دانست. زیرا تجربه ذهنی ما در فضای مجازی با تجربه ذهنی ما زمانی که بی هیچ هدف و ارزشی خیالبافی می کنیم، کاملا متفاوت است. در واقع همانگونه که علم روانشناسی خواب شبانه را برای حفظ سلامتی، توسعه عاطفی و رشد شخصیت یک فرد ضروری می داند، این فضای مجازی هم بیش از هر چیز دیگری در خدمت روان انسان است. زیرا مرزهای بین وا قعیت های آگاهانه و نا آگاهانه را به هم نزدیک ساخته و می تواند درباره معنای "واقعیت" چیز هایی به ما بگوید.
محیط "په لیس" (Palace) یک محیط چت گرافیکی است که ما برای این تحقیق آن را انتخاب کرده ایم. کاربران در این محیط می توانند برای برقراری ارتباط با دیگران از بین صورتک های گرافیکی موجود در آن محیط، یک یا چند صورتک را برای باز نمایی شخص خود انتخاب کنند. این صورتک ها هر یک موقعیت یا حالت روانی خاصی را بیان می کند. بعضی از این حالت های "رویاگونه" در محیط "په لیس" را می توان در دیگر فضاهای مجازی هم پیدا کرد. ولی تعدادی از این حالت های تنها در محیط "پلس" وجود دارند و کاملا بی نظیر و خاص هستند.
مهم تر از همه این است که محیط "په لیس" مانند رویا بسیار مجذوب کننده است. چرا که این محیط یک "تجربه بصری" جدی است. یک مثل قدیمی می گوید : "یک تصویر با ارزش تر از هزاران کلمه است ." علم روانشناسی هم تجربه بصری را تجربه ای بسیار غنی و تصاویر و نمادها را زبان ناآگاهانه می نامند.
برای درک و آشنایی بیشتر با این"تجربه بصری" باید از دیدگاه روانشناسی خواب، رویا و رویا بینی را مورد توجه قرار داد.
برخی از ویژگی های رویا و رویا بینی از دیدگاه روانشناسی را می توان به شرح زیر فهرست کرد:
- در رویا قوانین مرسوم زمان، مکان و مسافت اجرا نمی شود
- فردی که خواب می بیند می تواند مکررا از یک ماجرا به ماجرایی دیگری منتقل شود، بی آنکه روی زمین سفر کند. ممکن است فرد در خواب خود درگیر ماجرایی در تهران باشد اما بلافاصله درگیر ماجرایی در هاوایی گردد....
- در رویا حسی از مسافت یا مکان وجود ندارد، مسافت و مکان به مفهوم مادی تنها روی زمین خاکی معنا دارد .
- همچنین کشش جاذبه زمین و آگاهی روزانه اغلب در رویا ناپدید می شوند.
- فرد می تواند چون جسمی شناور در فضا، در حال پریدن یا پرواز کردن باشد. دقیقا بر خلاف آنچه که به عنوان قوانین نیوتن به اثبات رسید است.
حالت های فوق در فضای سایبر در حد وسیع تری رخ می دهد. زیرا کاربران در آن فضا از قوانین و آگاهی های زمینی فرا تر می روند: آن ها تنها با یک کلیک ساده بر روی نگاره ایی می توانند از مکانی به مکان دیگر انتقال یابند، بدون هیچ حرکتی در پاها یا چرخشی درچرخ ها و یا هیچ عاملی که برای اثبات حرکت فرد وجود داشته باشد.
این تنها یک تغییر بصری و روانی است که انتقال را نشان می دهد. در حالی که شما با وجودی مادی، درون اتاقی با انتخاب شخصی و کاملا بیدار نشسته اید. و آنچه که اتفاق می افتد مانند رویایی است که به شما احساسی از لذت و آسودگی می بخشد.
شاید زمانی نه چندان دور ما هم با این گفته چانگ تزو (Chuang Tzu) هم کلام شویم ؛ آیا این ما هستیم که در فضای سایبر به عنوان کاربر سیر می کنیم یا اینکه این فضای سایبر است ، که به عنوان بخشی از برنامه های خود ما را تعریف می کند ، کسی چه می داند؟
منبع:aftab.ir